سرعت،دقت،امنيت ابوالفضل98 |
|||
غضنفر میخواسته تو یک اداره دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! غضنفر هول میشه، میگه شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ماشین غضنفر رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو غضنفر داد میزنه: هیچ خودتونو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟غضنفر میگه: ایلده من شمارشو برداشتم.!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میافته تو چاه، فامیلاش سند میذارن درش میارن! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره غضنفر میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس… بذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعهای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، ۵۰۰ گرم از طبقه بیست چهارمش به ما بده! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر سرطان داشته،سایت پاتوق۹۸ : میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجره فولادی و کلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یک ساعت خبر میرسه که تو حرم بمب گذاشتن، غضنفر یک کم دست و پا میزنه، بعدِ یک مدت داد میزنه: یا حضرت ابوالفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن یه معما بگو،میگه: اون چیه که درازه،زرده، موزه؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره خواستگاری، اسم دختره غزال بوده ولی غضنفر قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، غضنفر میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسمه من غزاله نه آهوغضنفر میگه: ای بابا فرقی نداره… حیوون حیوونه دیگه! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر ادعای بیغمبری میکرده،رفیقاش بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی بیاد. خلاصه غضنفر میره، دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونی مالی برمیگرده! رفیقاش میپرسن: چی شده؟! غضنفر میگه: ما رفتیم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه! غضنفر دنبال دزد میکنه، از دزده جلو میزنه! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر پسرشو میذاره دانشکده افسری، رفیقاش بهش میگن: بابا اینکه درسش خوب بود، میذاشتی دکتری، مهندسی چیزی میشد، غضنفر میگه:سایت پاتوق۹۸ : آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره بخوریم زمین.!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره زیر ماشین، رفقاش با دمپایی میزنن درش میارن! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از غضنفر میپرسن: ببخشید ساعت چنده؟ میگه: والله تقریباٌ سه و خورده ای. میپرسن: ببخشید، دقیقاٌ چنده؟ میگه: دقیقاٌ هفت و سی و یک دقیقه! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره پیتزا فروشی، میگه: ببخشید پیتزا بزرگ چنده؟ یارو میگه: ۲۰۰۰ تومن. غضنفر یکم بالا پایین میکنه، میگه: پیتزا متوسط چنده؟ یارو میگه: ۱۰۰۰ تومن. باز غضنفر یوخده با پولای جیبش ور میره، میگه: پیتزا کوچیک چنده؟ یارو میگه: ۷۰۰ تومن. غضنفر دست میکنه تو جیبش یک صد تومنی درمیاره، میگه: قربون دستت داداش، یک جعبه اضافه به ما بده! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زنِ غضنفر دو قلو میزاد،غضنفر میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،به یارو میگه:حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از غضنفر میپرسن تعطیلات کجا رفتی؟ میگه والا امام رضا طلبید رفتیم شمال!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر تو اتوبوس میگوزه همه بهش میخندن. اونم خوشحال میشه، میگه: اگه میدونستم اینقدر حال میکنین براتون میریدم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
- بابای غضنفر میمیره، مجلس ختمش رفیقای غضنفر همه میان بهش تسلیت میگن. غضنفر خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، شرمنده کردین… انشالله ختم پدرتون جبران میکنم! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر خودشو میزنه به کوچه علی چپ، گم میشه * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از غضنفر میپرسن بنفش چه رنگیه؟ میگه: قرمز دیدی؟! آبیش! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر داشته رادیو پیام گوش میداده،گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بستهاست، راه انقلاب هم به امام حسین بستهاست… غضنفر میگه:باشه بابا بستس که بستس، دیگه چرا هی به امام حسین قسم میخوری؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر یه تیکه یَخو گرفته بوده بالا، داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه میکرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ غضنفر میگه: ایلده ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درختو؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ غضنفر میگه بخاری! یارو کف میکنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درختو گرم میکنه؟ غضنفر میگه: بخاریِ خودمه دوست دارم بذارمش بالای درخت! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از غضنفر میپرسن کدوم اختراع برای جبران اشتباهات بشر ساخته شده؟میگه:محضر طلاق!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میخواسته گردو بشکنه، گردو رو میذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سر خودش.! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره بقالی،میبینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر هر روز زنگ یک کلیسا رو میزده و در میرفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،یک روز پشت در کمین میکنه، تا غضنفر زنگ میزنه، خرشو میگیره و میپرسه چکار داری؟ غضنفر حول میشه،با تتپته میگه: ببخشید، عیسی هست؟! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفرمیگن چند تا بچه داری؟ میگه ۲ تا. میپرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سایت پاتوق ۹۸ : غضنفر میره ماه عسل،یادش میره زنش رو ببره! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر دوتا دزد میگیره، زنگ میزنه به ۲۲۰! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه غضنفر میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن… « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا…این چه آشناست ! بعد از « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر بابا ش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت ۹ میشینه دم در « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پلیس به غضنفر: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر به دختره میگه بوس میدی؟ میگه نه! غضنفر میگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره پرنده فروشی طوطی بخره یه جغد میکنن تو پاچش. میاد خونه بعد یه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر یه ماشین می دن که فرمونش سمت راست بوده بعد یه مدت ازش می پرسن « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
. غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی « غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر عاشق خدا می شه کعبه می کشه از توش تیر رد می کنه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر می ره توالت افتاب رو می شکنه یکی می گه چرا افتابه رو شکوندی؟ « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.. یه ایرونی، یه آلمانی، یه اسپانیایی و یه غضنفر « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر رو برق ۳ فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر می ره جبهه بعد از ۲ روز برمی گرده.میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
. غضنفر واسه رفیقاس خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است… « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر پتروس فداکارو با دهقان فداکار قاطی می کنه « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر سفره دلش رو واسه دوستش باز می کنه توش پر از نون بربری بوده…. « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون « * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
غضنفر تو جوی آب تف میکنه میره دنبالش پاشو بگذاره روش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
. غضنفر کدو تنبل میخره میگذاردش کلاس تقویتی نظرات شما عزیزان: ریحان
![]() ساعت11:18---2 آبان 1391
رفیق خیلی با حال خوشم اومد بازم از کارا بکن
![]()
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها ![]() ![]() ![]()
![]() ![]() نويسندگان |
|||
![]() |